جدول جو
جدول جو

معنی مله قلندر - جستجوی لغت در جدول جو

مله قلندر
(مِ لِ کَ)
دهی از دهستان کوهدشت است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ قَ لَ دَ)
امیر علی قلندر، میکائیل. وی از امرای سلطان طاهر حاکم حله بود. و چون پدرش سلطان احمد از بغداد نزد او آمد وی از پدر بترسید و با امرای خود که از جملۀ آنها امیرعلی قلندر میکائیل بود یاغی گشت و از آب بگذشت و سلطان احمد از قرایوسف کمک خواست و در جنگی که بین قرایوسف و سلطان احمد با سلطان طاهر در گرفت طاهر شکست خورد و بقتل رسید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 516 شود
لغت نامه دهخدا
(قَ لَ دَ)
دهی از دهستان زنگوان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام. دارای 250 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و لبنیات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ لَ دَ)
کوه کوه قلندر، موضعی است در راه هرسین به خرم آباد میان چای چراغعلی و گردنۀ گاوکش. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(وَ قَ لَ دَ)
از شاعرانی است که در آستانۀ میرزا بابر ملازم است و بسیار خیره و چیره و دلیر و بی حیاست و شعر او در میان شعرا به بدی مشهور است و چون میرزا پیر بوداق به هری آمد و شاعران هری را به شیراز برد او را نیز همراه ایشان برد. این مطلع از اوست:
نیم ملول که کارم نکو نشد بد شد
شود شود نشود گو مشو چه خواهد شد.
(از مجالس النفایس ص 213 و 214)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راه قلندر
تصویر راه قلندر
راه غلندر: (غلندر پارسی است) نام نوایی در خنیای ایرانی ای صنم چنگ ساز چنگ سبک تر بزن پرده مستان بساز بساز راه غلندر بزن (معزی) راه کلندر
فرهنگ لغت هوشیار